کتاب آیریس اثر کامیار یزدان پناه انتشارات یوشیتا

/5

توضیحات محصول

آیریس غروب دشت های عيلام و صف های طولانی از مجرمانِ زنجير به گردن كه با شلاق به سوی قربانگاه‌ها هدايت ميشدند، صحنه‌ی بس دهشتناک پديد آورده بود.

هوای نيمه تاريک و جادوگرانِ گاو سوار با ماسک های فلزی بر صورت، از كنار صفوف عبور كرده و با پاشيدن طلسم بر سر تک تک مجرمان، آنان را تقديس و تطهير می‌كردند.

كادوس بی تفاوت نسبت به سرنوشتش سعی ميكرد انتهای صف را ببيند، سياه ردايی را در ميان تاريكی و مه و در كنار مشعل می‌ديد كه بر بالای قربانگاه ايستاده است،

“او آيريس است؟!”
نفر جلويی برگشت، نگاه عبوسی تحويل كادوس داد و چيزی نگفت.

صف به آرامی جلو ميرفت و كادوس نيز با وجود آن زخم عميق ، لنگ لنگان حركت ميكرد؛ مجرمان به ضرب شلاق از پلكان بالا ميرفتند و آن كرپن سياه پوش دستانش را در دو طرف سر آنها قرار می‌داد و بعد از لحظاتی بيهوش می‌شدند.

“آنها مرده اند؟ … بدن هايشان را كجا ميبرند؟

توضیحات

معرفی

آیریس غروب دشت های عيلام و صف های طولانی از مجرمانِ زنجير به گردن كه با شلاق به سوی قربانگاه‌ها هدايت ميشدند، صحنه‌ی بس دهشتناک پديد آورده بود.

هوای نيمه تاريک و جادوگرانِ گاو سوار با ماسک های فلزی بر صورت، از كنار صفوف عبور كرده و با پاشيدن طلسم بر سر تک تک مجرمان، آنان را تقديس و تطهير می‌كردند.

كادوس بی تفاوت نسبت به سرنوشتش سعی ميكرد انتهای صف را ببيند، سياه ردايی را در ميان تاريكی و مه و در كنار مشعل می‌ديد كه بر بالای قربانگاه ايستاده است،

“او آيريس است؟!”
نفر جلويی برگشت، نگاه عبوسی تحويل كادوس داد و چيزی نگفت.

صف به آرامی جلو ميرفت و كادوس نيز با وجود آن زخم عميق ، لنگ لنگان حركت ميكرد؛ مجرمان به ضرب شلاق از پلكان بالا ميرفتند و آن كرپن سياه پوش دستانش را در دو طرف سر آنها قرار می‌داد و بعد از لحظاتی بيهوش می‌شدند.

“آنها مرده اند؟ … بدن هايشان را كجا ميبرند؟

توضیحات تکمیلی

برند

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “کتاب آیریس اثر کامیار یزدان پناه انتشارات یوشیتا”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *